ماجرا های من و بابام !
به نام خدا
من و بابام زیاد با هم بازی می کنیم . اینجا چند عکس از خودم و بابام گذاشتم :
من و بابام در ساحل چابهار در جنوب ایران :
من و بابام وقتی هردومون کچل بودیم :
این جا بابام میخواد از دندونم که لق شده بود عکس بگیره :
من و بابام در حال برف بازی هستیم ؛ به گلوله برفی دست بابام نگاه کنید و دست من بیچاره رو هم ببینید :
شعار ما : هر موقع من و بابام دعوا میکنیم زود با هم آشتی میکنیم و گرنه من یه کتک گنده می خورم !!! .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی